وبمسترها در جشنواره دیوانه وار اوکسین ادز هر کلیک 600 ریال
وبمسترها در جشنواره دیوانه وار اوکسین ادز هر کلیک 600 ریال
رتبه سنج گوگل داستان کوتاه مرد و پیله کرم ابریشم - Media Center
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  Media Center
وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
کل بازدیدهای وبلاگ
333269
بازدیدهای امروز وبلاگ
368
بازدیدهای دیروز وبلاگ
132
منوی اصلی

[خـانه]

[  RSS  ]

[  Atom  ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

درباره خودم
Media Center
لوگوی وبلاگ
Media Center
فهرست موضوعی یادداشت ها
crossfade Pure . pure love . آرش . انتخابات ایران . تابستان. بازی . فیلم. .
بایگانی
فروردین 1387
پاییز 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پیوندهای روزانه

همه چیز [65]
lovely [48]
[آرشیو(2)]

لینک دوستان

عبور
همه چیز...
توکـــــل بــــــه خــــــدا
professional موبایل ، کامپیوتر، موزیک
اس ام اس و مطالب طنز و عکس‏های متحرک
موزیک رپ فارسی
پیمان
دلداده

لوگوی دوستان















اشتراک در خبرنامه
 
پارسی بلاگ
www.parsiblog.com

نویسنده مطالب زیر:   Armin  

عنوان متن داستان کوتاه مرد و پیله کرم ابریشم شنبه 87 اسفند 3  ساعت 12:18 عصر

داستان کوتاه مرد و پیله کرم ابریشم

 small crack appeared on a cocoon. A man sat for hours and watched carefully the struggle of the butterfly to get out of that small crack of cocoon.

 Then the butterfly stopped striving. It seemed that she was exhausted and couldn’t go on trying. The man decided to help the poor creature. He widened the crack by scissors. The butterfly came out of cocoon easily, but her body was tiny and her wings were wrinkled.

 The ma continued watching the butterfly. He expected to see her wings become expanded to protect her body. But it didn’t happen! As a matter of fact, the butterfly had to crawl on the ground for the rest of her life, for she could never fly.

 The kind man didn’t realize that God had arranged the limitation of cocoon and also the struggle for butterfly to get out of it, so that a certain fluid could be discharged from her body to enable her to fly afterward.

 Sometimes struggling is the only thing we need to do. If God had provided us with an easy to live without any difficulties then we become paralyzed, couldn’t become strong and could not fly.

 

 

شکاف کوچکی بر روی پیله کرم ابریشمی ظاهر شد. مردی ساعت ها با دقت  به تلاش پروانه برای خارج شدن از پیله نگاه کرد. پروانه دست از تلاش برداشت. به نظر می رسید خسته شده و نمی تواند به تلاش هایش ادامه دهد. او تصمیم گرفت به این مخلوق کوچک کمک کند. با استفاده از قیچی شکاف را پهن تر کرد. پروانه به راحتی از پیله خارج شد ، اما بدنش کوچک و بال هایش چروکیده بود.مرد به پروانه همچنان زل زده بود . انتظار داشت پروانه برای محافظت از بدنش بال هایش را باز کند. اما این طور نشد. در حقیقت پروانه مجبور بود باقی عمرش را روی زمین بخزد، و نمی توانست پرواز کند.

مرد مهربان پی نبرد که خدا محدودیت را برای پیله و تلاش برای خروج را برای پروانه بوجود آورده. به این صورت که مایع خاصی از بدنش ترشح می شود که او را قادر به پرواز می کند.

بعضی اوقات تلاش و کوشش تنها چیزی است که باید انجام دهیم. اگر خدا آسودگی بدون هیچگونه سختی را برای ما مهیا  کرده بود در این صورت فلج می شدیم و نمی توانستیم نیرومند شویم و پرواز کنیم.

 


  نظرات شما  ( )


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

فول آلبوم های آرش
[عناوین آرشیوشده]


 

Powered by : پارسی بلاگ
Template Designed By : MehDJ